...........یعنی زندگی
امسال تولدم با 8 ماهگی سامیارم همزمان شدن و من وپسرکم وارد یه فصل جدید از زندگیمون شدیم .دلبرکم 8 ماهه شدو من یک سال دیگه از جوونیمو پشت سر گذاشتم و با وجود تو فرشته کوچیکم حس خوب مادر شدن رو تجربه کردم حس شیرین وزیبایی که با تمام زیبایی ولطافتش همراه خودش صبوری و گذشت رو به همراه داره .هر سال برای تولدم احساس پوچی داشتم از بزرگ شدن و بی معنا بودن روزها ولی با تو لحظه به لحظه این روزها رو دوست دارم ....لحظه هایی که هر چند تکراری و به ظاهر روزمره ولی برای من یعنی زندگی یعنی نفس.. وقتی صبح زود با اون چشمای معصوم و درشتت زل میزنی به من و تمام سعی خودت رو برای صدا کردنم به کار میبری تا شاید مامان خستت رو که تمام روز تو تکاپوی روزمرگی ...