فرشته پاک خدا.....مادرم
مادر نگاه خسته و تاریکت با من هزارگونه سخن دارد
با صد زبان به گوش دلم گوید رنجی که خاطر تو ز من دارد
دردا که از غبار کدورت ها ابری به روی ماه تو می بینم
سوزد چو برق خرمن جانم را سوزی که در نگاه تو می بینم
چشمی که پر زخنده ی شادی بود تاریک و دردناک و غم آلودست
جز سایه ی ملال به چشمت نیست آن شعله ی نگاه پر از دوداست
آرام خنده مــی زنــی و دانم در سینه ات کشاکش طوفان است
لبخــنـــد دردنـاک تو ای مـــادر سوزنده تر ز اشک یتیمان است
تلخ است این سخن که به لب دارم مادر بلای جان تو من بودم
امّا تو ای دریغ گمان بردی فرزند مهربان تو من بودم
چون شعله ای که شمع به سر دارد دائم ز جسم و جان تو کاهیدم
چون بت تو را شکستم و شرمم باد با آن که چون خدات پرستیدم
شرمنده من به پای تو می افتم چون بر دلم ز ریشه گنه باریست
مــادر بــلای جان تو من بودم این اعتراف تلخ گنه باریست
با رسیدن روز مادر همیشه یاد سالهایه بچگیم میوفتم که فکر میکردم روز مادر فقط برای اینه که برای مامانامون کادوبگیریم بیاد اون کارت پستالهای مقوایی میوفتم که با هزار ذوق وشوق از لوازم تحریریه روبروی مدرسه میخریدم و به خیال اینکه بهترین هدیه رو برای مامانم خریدم تمام راه رو میدویدم و با خوشحالی اونو به مامانم میدادم بزرگتر که شدم از چند وقت قبل پول توجیبیهامو جمع میکردم که یه هدیه خوب برای مامانم بگیرم ولی حالا میفهمم روز مادر یعنی چی؟؟؟؟شاید یه روز از 365 روزساله که بهم فرصت میده که مروری بکنم به روزایی که گذشت و روزایی که با وجود عزیزش پیش رو دارم .......
مادرم فرشته پاک خدا با تمام وجودم دوستت دارم و بر دستانت بوسه میزنم
دلم خوش نیست،مدتهاست مادر گل دلبند تو تنهاست مادر
چرا در پای او آبی روان نیست چرا اطراف او صحراست مادر
قناری های محبوبش کجایند، قفس؛این قصه ی دنیاست مادر!
نسیمی از بهشت زیرپایت برایش مثل یک رویاست مادر
چرا رویای ما رویاست مادر چرا فردای ما فرداست مادر
نگو:"این سرنوشت ماست مادر نگو این سرنوشت ماست مادر
دلم خوش نیست ، مدتهاست مادر
گل دلبند تو تنهاست مادر!!!!!!!!!